دوستى ورزیدن نیمى از خرد است . [نهج البلاغه]
بشکاف
اطمینان زیادی
یکشنبه 88 اردیبهشت 13 , ساعت 7:41 عصر  

اطمینان کردن پیش از بررسی, ضد احتیاط است.

امام علی(َع)

از امام علی علیه السلام جملات کوتاه و پرمعنایی به ما رسیده است که در عین حال نشان از تبحر بالای گوینده آن در ادبیات است. بطوری که نمی توان برآن ایرادی گرفت.

این جمله را در سایت جناب دهنمکی دیدم و سخت به فکر فرو رفتم. مدتی است که زیادی به خودم اطمینان پیدا کرده ام. احتمال می دهم که توطئه ای از طرف شیطان رجیم در حال شکل گرفتن است. شبیه آن وقتهایی که در حال خواندن نماز صبح هستم ولی وقتی ساعت می گذرد  متوجه می شوم که دوباره فریب خورده ام و نمازی در کار نبوده است. همه اش خواب بوده. خواب...

خدایا می ترسم دوباره خواب باشم یا شاید اصلا بیدار نشده باشم...

خدایا خودت مرا بیدار کن.

غیر تو ندارم.

آمین.


نوشته شده توسط محمد بیاگوی | نظرات دیگران [ نظر] 
راههای رسیدن به موفقیت در زندگی
دوشنبه 87 اسفند 26 , ساعت 4:35 عصر  

سلام علیکم.

یکی از دوستان از من خواست که اطلاعاتی درباره کارخانه تولید سوسیس برایش فراهم کنم. نتیجه این شد که به سایت خبرگزاری صنایع مواد غذایی برخوردم که اطلاعات جالب و مفیدی داشت. در حاشیه این سایت، مصاحبه کوتاهی از جناب آقای بهروز فروتن درج شده بود که نکات جالبی داشت:

گفتگو با آقای فروتن(بنیانگزار گروه صنعتی بهروز)


                 بهروز فروتن هستم. روز 11 فروردین سال 1324 د ر محله امیریه تهران متولد شدم که بعد از دو پسر و دو د ختر، شدم عضو آخر یک خانواده هفت نفری. دوره های دبستان و دبیرستان را در تهران به پایان رساندم و در کنار گذراندن دوره های کوتاه مدت روابط عمومی، حقوق، و . . . رشته مدیریت را در دوره شبانه دانشگاه تهران سپری نمودم. مدتی در همان دبیرستان که درس خوانده بودم، تدریس نمودم ، در دوره دبیری و اشتغال در آموزش و پرورش، فعالیت های تربیتی نیز داشتم. سپس در بخش پیمانکاری مشغول شدم و موقعیت و تجربه های بسیاری را آموختم. صنعت غذا، عرصه تازه ای بود که در سال 1356 با تمام سرمایه و اندوخته مالی، دانایی، عشق و انگیزه به آن روی آوردم و در مکانی کوچک اما با اندیشه ای بزرگ آغاز نمودم و شعار «دوست من سلام » را برگزیدم که یادگار دوران تدریسم بود. گرچه خانواده ام از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بود ، اما پدرم با این اعتقاد که «بچه باید جوهر کار داشته باشه » مرا از همان کودکی در ماه های تعطیلی مدرسه به فراگرفتن حرفه فرستاد تا در کنار تحصیل علم و دانش، رمز و راز کار را نیز فرا بگیرم که اندوخته های همان دوران، دستمایه آینده ام شد. صنایع غذایی را بدون هرگونه تجربه تنها با اتکا به خدای سبحان و یاری همسر و تنی چند از اعضای خانواده، آغاز کردم همسرم حلقه ازدواجش را که عزیزترین خاطره زندگی مشترکمان بود به عنوان آخرین دستمایه در اختیارم قرار داد تا سرمایه کارم نمایم. دلگرمی ها، تشویق و حمایت همسرم بود که سبب پایداری و پیشرفت گردید تا امروز آغاز دهه چهارم حضور «بهروز » در عرصه صنعت غذای کشور را شاهد باشیم. یک تفکر در زندگی همواره برایم به عنوان اصل مطرح بوده است: بهترین بودن، د ر خط اول بودن. نه شاگرد اول بودن. زیرا اول بودن را برای مدال و آفرین هایش نمی خواهم بلکه به جسارت و ریسک بالای آن می اندیشم و اینکه تمامی تلاش خود را برای به ثمر نشاندن باور هایم تا حد ممکن انجام داده ام. «بهروز » به پاس بیش از سه د هه خد مت د ر صنایع غذایی کشور ، حدود 200 تندیس و تقدیرنامه از وزارتخانه ها، سازمان ها، دانشگاه ها، مراکز پژوهشی، علمی، فرهنگی و صنعتی داخلی و خارجی دریافت کرده است...

 


نوشته شده توسط محمد بیاگوی | نظرات دیگران [ نظر] 
طریقت آسان گرایان
چهارشنبه 87 شهریور 6 , ساعت 12:8 صبح  

بسم الله الرحمن الرحیم

طریقت آسان گرایان

سلام علیکم!

شب گذشته، از مجموعه بسیار زیبای دکتر قریب، داستانی به نمایش درآمد که بسیار اندوهگینم کرد. سرگذشت زنی مطلقه با سه کودک خردسال که بخاطر بیکار شدن و نداشتن خرجی هم خودش را می کشد و هم فرزندانش را.

این داستان، نکته ها و ناگفته های بسیاری دارد و من قصد ندارم که کار جناب کارگردان یا دکتر قریب را تحلیل کنم زیرا متاسفانه نتوانستم تمام این داستان را ببینم. بنابراین آنچه در اینجا خواهید دید، تحلیل انسانی یا بشکافی است از این واقعه. اینکه زنی بی سرپرست، ترجیح می دهد آسانترین راه را انتخاب کند.

            بارها به ما گفته شده که بدترین گناه، نا امیدی است. شاید این همان گناهی باشد که اگر شخصی مرتکب شد، بخشش آسانی در انتظارش نخواهد بود. داستانی برای ما از ائمه نقل شده، که شخص گناهکاری به این  نیت که خداوند او را دیگر نخواهد بخشید از توبه و زاری دست شسته بود. ولی خدا به او گفت اگر تمام پیامبران را کشته باشی، اجازه نداری نا امید شوی که اگر نا امید شدی بخشیده نخواهی شد تا وقتی امید دوباره را در دلت زنده کنی.

            شاید به نظر بینندگان برسد که این زن به اوج استیصال رسیده بود و تا حدی حق با او بود. ولی آیا او همه راههای ممکن را انجام داده بود؟ آیا برای خرجی به سراغ گدایی و طلب اعانه از مردم رفته بود؟ آیا برای سرپناه، به سراغ خرابه ای رفته بود؟ آیا برای غذا به سراغ دزدی رفته بود؟ یا اینکه بعد از پیش آمدن مشکلات، تنها کارش، آزمایش انواع راههای خودکشی بوده است؟

            آیا در آن بهشت سرسبز، در گوشه ای از جنگل، امکان ساخت یک آلونک و بزرگ کردن فرزندان برایش وجود نداشت؟ آیا امکان کاشت محصولات در حد کم و سختی کشیدن، بخاطر آینده روشنی که خداوند آنرا پیرو هر سختی اعلام کرده، وجود نداشت؟ حتما می شده زیرا این وضعیت برای افراد زیادی پیش از این زن نیز پیش آمده ولی انگار این زن، خودرا تنها بدبخت روی زمین می دید.

            اگر این تفکر را مادر دکتر حسابی داشت، الان ما حتما اثر و نامی از ایشان نداشتیم. کسی نیست که از سختیهای این خانواده چیزی نشنیده باشد. یک خانواده اشرافی در تهران که پدر بخاطر خوشگذرانی، زن و دو پسرش را سوار یک کشتی میکند و به لبنان، یک سرزمین فقیر و بحران زده در آن زمان، می فرستد و بازهم برای اینکه اثری از فرزندان به جا نماند، با دسیسه ای سعی می کند تا کودکان در لبنان بمانند و مادر را سوار یک کشتی دیگر می کند که او را به سمت مقصد نا معلوم ببرند. به نظر شما این مادر در این کشور غریب که نه زبان آنجا را بلد است و نه کسی را دارد و می شناسد، چه کار باید می کرد؟ خودکشی در دریا با پسرانش؟

            نه! این مادر، سخت ترین کارهای ممکن را کرد، در خرابه ای زندگی کرد، سخت ترین کارهای ممکن را در آن کشور فقیر انجام داد بدون آنکه خود و فرزندانش به راه ناصواب کشیده شوند. فرزندانش را به مدرسه مسیحیان لبنان فرستاد که مجانی بود و برای تربیت کشیشان. اما برای اینکه فرزندانش مسیحی نشوند، شبها تا دیروقت با آنها قرآن می خواند و بوستان سعدی در گوششان زمزمه می کرد. سختی ها، چند سال بعد تمام شدند، فرزندان با نوای قرآن بزرگ شدند، سخت کوشی را هم که از مادر آموخته بودند. اندک اندک رونقی به زندگی آنها رسید در حد کم و سالها بعد توانستند به ایران بازگردند.

            به نظر شما آیا سختیهای مادر دکتر حسابی بیشتر بود یا سختیهایی که این خانم در آن بهشت سرسبز شمال با آنهمه دوست و آشنا و همزبان می کشید؟

            متاسفانه، طریقتی در ذهن تعدادی از مردم وجود دارد که آنها را همیشه به سمت آسانترین راه ممکن راهنمایی می کند تا بین زندگی در سختی به مدت چند سال و یک مرگ که سختی اش در حد چند ثانیه است به سراغ راه آسانتر بروند.

باید تکانی به ذهن خودمان بدهیم، ممکن است ما هم به نحوی در حال آسان گرایی باشیم. اینکه سعی داریم بدون کمترین سختی در یک قرعه کشی برنده شویم و پولدار. اینکه می خواهیم با کمترین تلاش، صاحب درآمد و املاک شویم. اینکه می خواهیم با کمترین زحمت، فرزندانی داشته باشیم که در کهنسالی، عصای دست ما باشند حال آنکه ما در خردسالی عصای دست آنها نبودیم تا بزرگ شوند. باید عوض شویم. الهی آمین!

نابرده رنج، حقیقتا گنج میسر نمی شود.


نوشته شده توسط محمد بیاگوی | نظرات دیگران [ نظر] 
بشکاف برای بهتر دیدن
یکشنبه 87 مرداد 27 , ساعت 12:11 صبح  

سلام علیکم!

خداوند در جایی از قرآن حکیم می فرماید: ... لاولی الالباب..

یعنی در این آیه، نکاتی هست برای کسانی که ریز بین باشند و به عبارتی هسته و مرکز اشیاء را ببنند و در آن تدبر کنند،‏ علاوه بر ظاهر.

بشکاف، وسیله ای است که خیاطها با آن اشکالات کار خود را رفع و رجوع می کنند، وسیله ای که در عین آرامش، نخهای تابیده ی رابط میان دو پارچه ی ناساز را از هم جدا کرده و آنها را رها می کند. از بند اتصال به یکدیگر و یکی شدنی که از نظر خیاط، به جا نبوده.

و اما بعد، بنده ادعا ندارم که از آن قماشم که خدا دوست دارد،‏ اما دوست دارم که جزو آنها باشم. البته در اینجا فرق هست مابین نکته بینی و نکته سنجی و کنجکاوی و مته به خشخاش گذاشتن، چرا این را می گویم، از آنجا که دیده ام همه اینها را به یک چوب می رانند. حتما شما هم دیده اید.

علی ای حال، بنده مسلمانم، و سعی می کنم که تا آخرین لحظه خودم را از پناه لطف بی کرانش دور نسازم،‏ دلی را نشکنم و اگر گناهی کردم، طبق عادتهای مردمان زمینی، حداقل پلهای پشت سرم را ویران نکنم که برگشتی باشد. هر گاه هم که دیدید در راه اشتباه قدم گذاشته ام، لطف کنید و اخطار دهید که همه انسانهای روی زمین، محتاج دیده شدن و مورد نصیحت قرار گرفتن هستند.

یا علی


نوشته شده توسط محمد بیاگوی | نظرات دیگران [ نظر] 
<      1   2   3   4      
درباره وبلاگ

بشکاف

محمد بیاگوی
بشکاف، وسیله ای مفید برای شکافتن دوخته های ناساز، اسرار مخفی شده و قلبهای متورم از بار گناه!!!
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 11 بازدید
بازدید دیروز: 50 بازدید
بازدید کل: 96507 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
فهرست موضوعی یادداشت ها
انتخابات[2] . عشق[2] . احمدی نژاد[2] . موسوی[2] . نفع شخصی . نقد فیلم، ایوان قدرتمند، تام شادیاک، حضرت نوح، کشتی نوح، پیامبر . ابن عباس . اختلافات . اخلاق . ازدواج . اسلام . امام حسین . عشق، بسیجی، جنگ، دهنمکی، اخراجیها . علی . کربلا . کروبی . گرافیک . گناه . مرگ . مقایسه . تحلیل . تصویرسازی . حب . حکومت . خدا، بیداری، اطمینان . دنیا . دوگانگی برخورد با مسلمانان . دین . زبیر . زن . زن مسلمان . زندگی . سقوط . سینما . سینمای دینی . شوهر . صحابه . صنایع غذایی بهروز، فداکاری، همسر، حلقه ازدواج، کار، تلاش . طلحه . عبدالله بن زبیر .
نوشته های پیشین

قدیمی تر
لوگوی وبلاگ من

بشکاف
لینک دوستان من

جبهه وبلاگی غدیر
عاشق آسمونی
کانون فرهنگی شهدا
آخرالزمان و منتظران ظهور
*پرواز روح*
بندیر
بچه مرشد!
سکوت ابدی
TOWER SIAH POOSH
مهر بر لب زده
دختری در راه آفتاب
۩۞۩ تنهاترین تنها ۩۞۩
****شهرستان بجنورد****
شب و تنهایی عشق
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
.: شهر عشق :.
پرنسس زیبایی
بوی سیب BOUYE SIB
انسان جاری
یک
اواز قطره
مهاجر
گروه اینترنتی جرقه داتکو
*آرش برهانــــــــــــــــــــــــــــی*
پلاک 40 (سرداران بی پلاک)
کلبه حقیرانه من
..:: تــــــــــــــه دیگ ::..
دانلود کتاب
کیمیا
اخراجیها
* روان شناسی ** ** psychology *
اصولی رایانه
سوادکوهی ریکا
صل الله علی الباکین علی الحسین
انتظار نور
برو بچه های ارزشی
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
مذهب عشق
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
دوباره سبز می شویم...
نوجوونی از خودتون
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
عاشق خدا
ESPERANCE
صبح دیگری در راه است ....
حرف های قشنگ
گل پیچک
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
آسمان آبی قلب من
پرسپولیس
سیب گلاب
خاطرات من
انا مجنون الحسین
ازدواج موقت
خادمین کهف الشهداء
عشق نردبانی برای لمس رویا ها
دخترکوچولوی سیاسی دوست داشتنی
تنها ترین
هر روز به روزیم
صرفا جهت اطلاع
آخرین منجی
هر چی بخوای هست فقط اگر مشکلی داره به خودم بگ&
آســــــمــونـــی بــاش
سوپر لینک خشگل دختر
باران
اردبیل شهری برای همه
خودت va خودم
همه چی پیدا میشه ( جک شعر ظنز عکس )
سبز سبز علوی
نیار یعنی آرزو
دستبند، انگشتر، گردنبند، مدال، سرویس، گوشواره، زیورآلات
لوازم بهداشتی آرایشی،عطر ، آدکلن ، لوازم لاغری و کرم
نرم افزار کامپیوتر سیستم عامل، انیمیشن، طراحی گرافیک
دانشـــــــــمندی برای تمــــــــام فصــــــــــول
درموردهمه چیز و همه جا
سیمرغ
§®¤~ستاره های سربی§®¤~
یکدلی در سفر زندگی
موج آزاد اندیشی اسلامی
زندگی باید کرد...
فاااااصله...
*** تا همیشه با تو ***
وبلاگی برای عاشق ها
ورزش
..:: نـو ر و ز::..
قدم قدم بزرگ شدم
دانلود جدیدترین اهنگها
گرانبهاترین کالا در گرانترین فروشگاه، بهترین خرید بهترین یادگاری
کالای بیستِ بیست در فروشگاه بیست وای بیست
ترنج
فقط خدا
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سیزدهمین گناه
و سگشان که در کنار آنها دراز کشیده بود...
همسر مسافر زمان
نوآوری گرافیکی درباره اسلام و مسلمانی
نفع شخصی یا دستور خدا! کدام را انجام دهیم؟
عاشقانه های دهنمکی
حضرت نوح - داستان واقعی
چالشهای زندگی یک پیامبر
عطر – فیلمی درباره تطهیر علم بدون اخلاق
[عناوین آرشیوشده]