سلام علیکم.
معمولا خداوند، پیامبرانش را تحت آزمایش های شدید می گذارد. ابراهیم باید از آتش میگذشت، یوسف باید با کسی می جنگید که کودکی اش را با او گذرانده بود و در حقیقت برادرش بود. محمد ص هم اول از همه باید با فامیلهایش کنار می آمد. نوح باید با فرزندش خداحافظی می کرد و عیسی هم مشکلات خودش را داشت. مطمئنا خداوند هر کسی را از نقطه ضعفش امتحان می کند و نه از قوتش. وگرنه شرفی ندارد کسی که مشکلی ندارد.
و اما یوسف نبی، که مشکلش، زیبایی اش بود. به نظر شما یک جواهر نایاب در کجا مورد توجه قرار می گیرد؟ در یک چرم فروشی و یا آغل گوسفندان یا در طلا فروشی و نزد جواهرشناسان؟
حضرت عیسی با توانایی پزشکی اش به درمان دردها و بیماری های لاعلاج و زنده کردن مردگان می پرداخت. این توانایی ها برای حضرت نوح کاربرد نداشت وگرنه خدا به او میداد. و کشتی سازی و عمر طولانی هم نمی توانست معجزه چشمگیری برای حضرت موسی باشد. همه اینها را گفتم که بگویم، معجزه حضرت یوسف، زیبایی ظاهری و باطنی بود. و زیبایی در جایی ارزش دارد که همه زیبایی شناس باشند. از این نظر این سریال خوب عمل کرد. مصر باید چشمگیر و زیبا باشد تا یک جواهر در آنجا قدر و منزلت داشته باشد.
بازهم همه اینها به کنار، میخواستم بگویم، مطمئنا خدا برای همه ما مقدراتی در نظر گرفته و طبق آنها، توانایی هایی هم داده است. اگر غیر از این باشد، ظلم است و خداوند ظالم نیست.
بگردیم، یوسف وجودمان را پیدا کنیم و بفرستیمش به مصر تا ورزیده شود و مواظبش هم باشیم.
محمد بیاگوی بشکاف، وسیله ای مفید برای شکافتن دوخته های ناساز، اسرار مخفی شده و قلبهای متورم از بار گناه!!! |