شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ يك سوال... اگه ما در حال ظلم به يكي باشيم ولي در قلبمون اون رو دوست داشته باشيم.... حكمش چيه؟؟؟؟ (ارتباط داره با امام حسين ع)
دوس داشتنتون قلبي نيس ..
اين سوال منو ياد «هيت كليف» ، شخصيت داستاني رمان بلندي هاي بادگير ميندازه !:)
شما در هر صورت به او ظلم کرديد حتي اگر بگوييد دوستش داشتم ... اما اين دوست داشتن چه دوست داشتني است که ظلم بکنيم و باز بگوييم دوستش دارم .. !
علتش اينه كه همه كاره دل نيست كه كارش دوست داشتن است .
آخه ميگن يه عده از كساني كه به خيمه هاي اباعبدالله حمله مي كردن و النگو از دست بچه ها مي كندن، در حال گريه اينكارو ميكردن و وقتي ازشون مي پرسيدن چرا گريه مي كنيد ميگفتن چون ميدونيم شما برحقيد و دلمون مي سوزه از ظلمي كه به شما ميشه اما اگه ما اين طلاهارو نبريم بقيه مي برن....به نظر شما اين اشكها باعث ميشه اينها به شفاعت برسن؟
آيا ما كه مدام در حال زخم زدن به پيكر اسلام و اهل بيت هستيم و ته دلمون اونا رو دوست داريم، با اون حمله كنندگان به خيمه ها تفاوت داريم؟
بنظر شما چرا کسي که ميداند سيگار به جسم و جان او صدمه ميزند باز هم سيگار ميکشد ؟ ... حضرت عيسي داد زد و بسوي کوه گريخت گفتند تو که مرده را زنده ميکني و کور را بينا و يپيسه را شفا ميدهي از چه اينچنين ترسان و گريزاني .. گفت : والله از احمق پناه ميبرم به خدا از احمق ...
يا مثلا كسي كه مي داند مثلا چاي صدمه مي زند ، يا مثلا گوشت ووو ! بله آقا صادق ؟ يعني آيا اينهم از مصاديق احمق است ؟!
ان الله لا يستحيي ان يضرب مثلا ما بعوضة فما فوقها فاما الذين آمنوا فيعلمون انه الحق من ربهم واما الذين کفروا فيقولون ماذا اراد الله بهذا مثلا يضل به کثيرا و يهدي به کثيرا و ما يضل به الا الفاسقين
احسنت ! صدق الله العلي العظيم
اين حرف رو تازه كسي ميزنه كه ميدونه داره اشتباه ميكنه.. اوني كه نميدونه كجاست؟
خب ما چه ميكنيم؟ براي حسين ع گريه مي كنيم و همين!
اي كاش بجاي گريه بر حسين اهدافش را درميافتيم
اي كاش پدران ما بجاي ذكر مصايب زخمهاي حسين اين را به ما مي گفتند سبب اين همه زخم چه بود
لايك براي اين گفته ي اقاي سعيدي اي كاش بجاي گريه بر حسين اهدافش را درميافتيم
به قوم امام رحمه الله ... آنهايي که امام علي را در محراب کشتند، ادعاي اسلام داشتند. متاسفانه اونهايي که ائمه رو شهيد کردند هيچکدوم از کفار يا از مريخ نبودند. همه هم کيش بودند. و در بعضي موارد همسر. اين خيلي ترسناکه.
گريه ي بر حسين است كه اسلام رو نگه داشته.... گريه بر مصيبت حسين جاي خود ، شناخت امام حسين هم جاي خود(در جواب جناب سعيدي و آسموني)
اسموني محترم اين حرف براي تمام انسانيت است ونه به قشر خاص شيعه.اين شامل حال شما هم كه از دوستان اهل سنت ما هسيتد هم مي باشد كه چرا سلاله نبي اكرم به اين روز بايد دچار شود.مسيحيان چنين كاري با ذريه پيامبرشان نكردند اگر مي داشتند كه ما مسلمانان كرديم شما هم كمي بينديشيد كه براستي چرا اين چنين شد؟؟
حرف من اين است كه بايد بدانم براي چه بايد گريه كنم لهام خانم.ايا بنظر شما گريه با معرفت بهتر است يا اينكه گريه از روي جهالت. اسلام پس چگونه بايد زنده بماند؟؟
اقا اجازه ما با نوحه و.......مخالفيم :دي ولي امام حسين محترمن اسمه داداشم حسين چون محرم به دنيا اومده اينو گفتم جواب كساي كه ميگن سني ها امام حسين رو دوست ندارن
اكتسابي نيست بنده خيلي چيزها رو ديدم......
جالبه كه اسم داداشتون حسينه. ولي من فارغ از شيعه بودن امام حسين ميگم. اين فرزند پيغمبر، چرا بايد توسط كساني كشته بشه كه خودشون ميدونستن دارن گناه ميكنن ولي اينكارو ميكردن.
هيچ كاري تا به تاييد عقل نرسد به انجام نمي رسد برادر محمد عزيز
پس اول اينكه پاسخ پرسش را در اين نكته بجوييد كه عرض شد همه كاره دل نيست ، در ثاني معيار و ميزان اون كسان با ترازوي شما فرق دارد كه تصميمات شما با هم فرق دارد .
دانش و دانستني هم بتبع فرق دارد ، هرچند هم كه بقول باب دانش عليه السلام : العلم مقرون بالعمل ، باشد ، پس هرچند هم كه دانسته باشند ولي اين دانش انديشه را عقل يا خرد است كه رهبري مي كند ، يعني رهبر عقل است نه فكر يا بقول خودمان انديشه ، و همينطور دل يا قلب هم كه مثل فكر يا انديشه تحت امر عقل يا خرد هستند .
مثلا آيا ما نمي دانيم كه پيامبر فرمود : انا مدينة العلم و علي بابها ؟ كه جمعه ها هم از ندبه هاي ماست !؟ خب چرا براي تحصيل علم راهي مثلا آمريكا مي شويم ؟! و شهر علم يعني همان انا يا من را مثل ابا عبدالله رها مي كنيم !؟
به همون دليل كه خودش گفت اطلب العلم ولو في الصين... يعني ميخوام بدونم آيا در چين آن زمان،‏علوم ديني و تشريعي خيرات مي كردند كه دستورش را پيامبر داد؟ يا اينكه قضيه چيز ديگري بود؟
بله به مطلب خوبي اشاره كرده ايد ، خب بريم چين دنبال چي ؟ در ثاني اگر مثلا خودمان علم يا دانش چيني سازي را هم داريم بازم بريم چين ؟ بله برادر پيامبر فرمود : اطلب العلم ... ، نه اطلب الغرب يا شرق مثلا ، مراد كه رفتن حالا به غرب يا شرق نيست مراد دانشجوييست .
آيا ما بايد بريم مثلا دانشگاه تا دانشجو باشيم ؟! يا هركي رفت دانشگاه دانشجوست !؟ چين هم مثل همين دانشگاه ، بعلاوه موضوع چي بود ؟ عمل به علم كه فرموده بوديد كه بنده اين مطلب را بعنوان مثال عرض كردم نه اينكه موضوع را عوض كنم !
بگذريم ، راستي شما دوست داريد برويد چين ؟ بنده هم دوست دارم ولي نمي توانم ، يعني يك چيزهايي هم هست كه ما دوست داريم ولي نمي توانيم به آن عمل كنيم
و بسا چيزهايي هم كه دوست نداريم ، ولي به آن عمل مي كنيم
ممنون. و من هم پرسشم اين است كه بدانم،‏چه امري بر شمر مشتبه شد كه دشمن پسر فرمانده اش شد؟ و به كشتنش هم رضا نداد بلكه آنقدر كينه داشت كه اسب بر بدن او دوانيد و خانواده اش را هم شهر به شهر گردانيد. اين را ميخواهم بدانم،‏ و ميدانم كه انگيزه اش مال دنيا و قدرت و فرماندهي نبود... چه بود آن انگيره؟
محبت و دوست داشتن كار دل يا قلب است ولي تصميم به عمل يا كاري كار عقل يا خرد است و حكم حكم عقل است و مقامش مثل امام و امام زمانست و في زمان هذا مثل مقام ولي فقيه و مقام معظم رهبري
براي همين است كه گفته شده حكم شرع يا مثلا حكم مقام معظم رهبري حكم عقل است ، كه عكسش جاي حرف دارد ، مثلا حكم عقل شمر حكم امام زمانش حسين نبود بلكه مثلا حكم يزيد بود يا حكم دلش مثلا !؟ كه دوست داشت يزيد حكمران باشد در حاليكه عقل اين را نمي گويد !
چرا كه فرمود : فبشرعباد ، الذين يستمعون القول ... ، نه فقط قول يزيد مثلا ، و بعد هم : يتبعون احسن ... ، كه حرف حسين بهتر از حرف يزيد بود
پس يعني شمر هم ميتونه روز قيامت ادعا كنه من طبق نص قرآن عمل كردم و تو منو مجازات ميكني!!! اما به نظرم به همين راحتي هم نيست. به قولي پاي استدلاليان چوبين بود،‏ پاي چوبين سخت بي تمكين بود!!!!
خب بعضي ها عقلشان در دلشان است ديگر ، كه هرچند فرموده : لهم قلوب لا يفقهون بها ، ولي : لهم قلوب لا يعقلون بها ، هم فرموده ، مثل مثلا غرب يا همين چين شما كه عقلشان در حسشان است و اختصاص به مثلا علوم تجربي ايشان هم ندارد ، بلكه رياضيات و انساني و هم چنين هنرشان هم نهايتش حسي است
پس مشكل مثلا شمر اين بوده كه رهبر خود يعني عقلش را نشناخته و كسي هم كه خود را نشناخته حتي خداي خود را هم نمي شناسد چه رسد به پيامبر و ولي الله
اللهم عرفني نفسك ، فان لم ... ، در دين يا راهم به گمراهي مي افتم
ببين برادر ، اون دنيا يعني چه ؟ اون دنياي ما يك وقت دنياي مابعد اين چشم ، گوش و ديگر اعضاي ماست و شب اول قبرش مي شود حس ، يك وقت هم آرامگاه ما دل يا قلب است ، يا حافظه و يا يادآوري و يا فكر و يا عقل كه در اين دنيا شناخته شده ، پس بعضي مثل غرب و مثلا همان چين شما به دنيايي بالاتر از حس نمي روند
حالا بماند كه مثلا غرب ادعاي قيامت حافظه را هم دارد در حاليكه مخفيست ! و اين نيست كه صفريك شناخته سده يا تعريف شده ي غرب باشد و ما هم چشم ! بسته گوش بفرمانشم ! اونوقت ادعاي گوش بفرماني امام حسين و امام حسين زمان را داريم ! اون دنيا كه اون دنيا شناخته نمي شود ! تواني دنيا ساخته مي شود خشت خشتش
پس اون دنياي شمر هم بستگي به همين شناختش يا كارش در اين دنيا دارد و اگر به قرآن استناد كند به كتابي استاند كرده كه بچشم مي آيد و نه آنكه مثلا بهش فكر كرده باشد و دانسته باشد برادر جان
خب علم كردن چنين كتابي حكمش روشن است ، چراكه باب دانش عليه السلام فرمود : پاره كنيد اينها را ، ناطق منم
از قضا اين را پيش چشم همين شمر در صفين هم فرموده ! ولي افسوس كه افسرش گوش شنوا هم نداشته ، حالا توخود بخوان آن دنياي اين افسر را از اين مجمل ، منكه فكرنمي كنم قبرش گشادتر از جسمش باشد ! آنوقت شما دم از دنياي دل يا قلب براي اون مي زني ؟ و محبت و دوست داشتن ؟
برادر عزيزم ، آرامگاهمان را ما داريم مي سازيم در همين دنيا ! و خدا كند كه فقط جسم ما نميرد ، بلكه عقلمان هم بميرد پيش از آنكه بميريم !؟
برادر عزيز ، خدا کند وقتي که روح خدا دادي ما بسويش پر مي کشد فقط تا آسمان حس پرواز نکرده باشد ، در اين دنيا ! بلکه قلب ، حفظ ، ذکر ، وبلکه آسمان هفتم يعني عقل را هم در نورديده باشد و جان بجان آفرين داد ! و نه فقط جسم آفرين و نهايتش مثل غرب و همان چين شما حس آفرينشان
به امام و امام زمان و في زمان هذا ولي فقيه هم عقل را داده باشيم بهترست تا اينكه مثلا دل داده باشيم و محب و يا دوستدار و بقول بعضي ها عاشقش باشيم !
چراكه فكر مي كنم روح اين پيامتان اين بوده باشد و اميدوارم كه جان كلام را درك يا دريافت كرده باشم !؟
يا مهدي ادركني ، حتي عقلم را ! و نه فقد اين جسم خاكي و اعضاي پنجگانه ، حواس آنها ووو
و نايب المهدي هم بشرح ايضا
اين مي شود بحث تقليد ... وتقليد صحيح هم نه تنها بد نيست بلکه خوب و رشد دهنده است
آنوقت اين كه فرموديد عقليست يا نقلي ؟
هم عقلي و هم نقلي
حالا ؟
نه هميشه !!!
هيچوقت در آن واحد دو نميشه ، خب الان ؟
حق با شماست وقتي عقل و نقل يکي باشد که هست پس دويي وجود ندارد .... اما اگر ايندو را تفکيک کنيم هم عقلا و هم نقلا تقليد قابل قبول است
يعني هم عقل تقليد را تاييد مي کند و هم علوم نقلي اين را مورد تاييد قرار مي دهد و از آنجا که علم نقل ما از عقل سليم آمده پس هردو يکيست اما بنا بر شرايط و مخاطب گاه لازم است از راه عقل و گاه از راه نقل به آن پرداخته شود
مخاطب نقل كه عقله و راهش كه اينست ، مي ماند راه عقل كه چگونه است ؟
بنده كه فكر نمي كنم شمري كه برادر محمد گفته اند نقلي نشنيده بودند ، پس مشكلش عقلي بوده نه نقلي
راه رسيدن به عقل کامل را مي پرسيد ؟
بعلاوه داريم كه : العقل عقلان ، يكي مسموع و يكي هم مطبوع ، و نكته اينست كه : ولاينفع المسموع اذا لم يكن المطبوع
حالا سوالتان کجاست ؟ ................... سلام عليکم
عليكم السلام ، مسئله در عقلي بودن نقلي يا بقول شما تقليد است كه به نظر بنده هرنقلي تا عقلي نشود نفعي بحال ما ندارد .
مسئله عقلي بودن نقلي است چراكه هرنقلي تا عقلي نشود نفعي بحال ما ندارد .
بله همينطور هست امام صادق (ع) فرمودند : اگر از قول ما اهل بيت , روايتي شنيديد که با عقل سليم همسويي نداشت بدانيد که از ما نيست ... اما علوم نقلي ما بر پايه قرآن , احاديث , روايات صحيح صورت مي پذيرد پس نقل شيعه عين عقل کامل است..
مسئله عقلي شدن نقلي است كه تا عقلي نشود نفعي بحال ما نخواهد داشت حالا صادر كننده اش هركه باشد
بله و ما هم ميدانيم که نقل ما عقلي است . پس مسئله چيست ؟
ببخشيد ! گفتم ارسال نمي شود ، تكرار شد
اختيار داريد شما ده بار تکرار کن استاد
از قضا در مورد علم هم داريم : العلم علمان ، علم مسموع و مطبوع ، و باز : لاينفع المسموع اذا لم يكن المطبوع
از اين دست گفته ها بسيار است مهم اين است که شما چه برداشت و منظوري از طرح اين گفته ها داشته باشيد
در ضمن موضوع عمل مثلا شمر بود كه فكر نمي كنم از دانش نقلي كم بهره بوده باشد ، يعني چيزي از امام علي نشنيده باشد ، پس مشكلش كم داني نبوده ، كم عقلي بوده
درست است شمر از لحاظ نقل مشکلي نداشته و در حضور پيامبر(ص) و حضرت علي(ع) بوده و بسياري داستان ديگر از زندگي اين فرد ... مشکل کم عقلي نيست عقل کم نمي شود .. مشکل پر شدن عقل از چيزهاي غير عاقلانه است البته عقل کامل نه هر عقلي
بنده فكر مي كنم يك رقم همينها كه شما فرموديد همين مثلا غير عاقلانه است ! كه رقم ديگرش عاقلانه باشد ، همين دورقميهايي كه در مراكز علمي ما همه ي حرف را مي زند ، مثل ايجاب و سلب قديمش و سلب و ايجاب جديدش يا بعبارت ديگر صفريك
خوب اگر شما غير از اين پيشنهاد يا صحبتي ديگري داريد بگوييد تا بشنويم شايد بپذريم
در حاليكه كم عقلي كه بنده عرض كردم اين مشكل را ندارد ، چراكه يكي از مصاديقش مثلا همين كم عقلي غرب و و شرقش مثل همان چيني كه برادر محمد فرمودند است كه عقلشان نهايتا در حسشان است .
من با عبارت کم عقلي موافق نيستم . عقل کم نمي شود اما در اثر جهت گيري و تاثير پذيري دچار ضعف و قوت مي شود البته اين بستگي دارد که معيار و ملاک ما از ضعف و قدرت چه باشد
البته نه اينكه اين وسط يعني ميان شرق و غرب مثلا خاورميانه اي مي باشد كه كم عقلي ندارد ها !
چراكه مثلا همين عربستان بس است براي همه ي خاورميانه !
اصل موضوع هم همين است که عقل شمر کم نشده بود و کاري را از روي احساس انجام نداده بود بلکه مي دانست چه ميکند و کارش را محاسبه کرده بود ... اما همين عقل محاسبه گر تاثر مي گيرد يا خوب يا بد (با در نظر گرفتن معيار خوبي و بدي!!) و به همين جهت تغيير در رفتار و فکر مشاهده مي شود ...
بلكه مقصود علوم غربي و شرقي است كه اگر هم عقلي باشد براي ما نقلي است و نفعي بحال ما ندارد كه تقليد كنيم از آنها كه متاسفانه مراكز علمي ما اين كارش مي باشد و تاسف بارتر اينكه خود را جوياي علم و دانش آنها هم مي داند بلكه ! افتخار هم مي كند .
خلاصه بنده كه فكر نمي كنم چنين باشد كه مثلا مقام معظم رهبري فرموده اند : علم در انحصار غرب است !؟
چرا فکر مي کنيد تقليد از علمي که عقلي هست اشکال دارد .. معيار شما براي تشخيص صحت يا بطلان تقليد چيست ... يا اينکه اصلا تقليد را قبول نداريد ؟
كه مثلا يك نفر آنهم يك روحاني حوزي راهي آمريكا بشود براي دانشجويي !؟ و بقول مثلا مدير عزيزمان سوغاتش هم هوش مصنوعي باشد برايمان
خب حالا مسئله روشن شد كه چرا ما هم مثل مثلا شمر !؟ غرب و آنهم آمريكا را بر مي گزينيم بجاي علم و دانش حسين زمان ؟!
باشد كه در اين ايام حسيني خودش دستمان را بگيرد و از اين ذلت رهايي بخشد ، بحق علي اصغرش قسمش مي دهم
محمد بياگوي-3
رتبه 0
0 برگزیده
227 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
محمد بياگوي-3 عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top