• وبلاگ : بشكاف
  • يادداشت : عطر – فيلمي درباره تطهير علم بدون اخلاق
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محسن حائري 
    باز هم سلام
    ممنون از پاسخي که داديد
    فرموديد:
    «و اما اينکه علم تا چه حد مي تواند غير اخلاقي عمل کند. بازهم قرآن به ما مي گويد تزکيه و تعليم. يعني اخلاق و علم. يعني هردو باهم.»

    اين جواب خوبي است. بنده هم منظورم غير از اين نبود. طبيعتا توجه بايد به هر دو باشد! اما سوال اصلي من اينجا بود که اين دو تا چه حد مي توانند بر يکديگر غلبه کنند؟ آيا اين را ميتوان از قرآن و سنت فهميد؟! آيا اسلام اين حد را براي ما معين کرده است؟
    از طرفي نيز دستورات ديني با «اخلاق» تفاوت دارد، و مسائل زيادي هست که «اخلاقي» نيستند ولي دين آنها را حلال کرده (مانند خيلي از کارهاي مکروه).
    مشکل اصلي سر اين است که مصاديق مسائل اخلاقي و علمي، تک تک داراي ارزش خاص خود بوده و طبيعتا تنها بعد از سبک سنگين کردن مسائل در کنار يکديگر ميتوان تعيين کرد که در جايي که علم و اخلاق با يکديگر منافات دارند، کداميک را بايد برگزيد!

    فرموديد:
    «اينطور نيست که يکي به ديگري شرف داشته باشد، ظاهرا. بلکه بايد در کنار هم باشند. البته با تقدم اخلاق به علم.»
    نکته ي اصلي در همين عبارت «تقدم اخلاق به علم» است! همانطور که گفتم، «اخلاق» و «علم» دو شيء بسيط و ثابت نيستند که بتوان به راحتي يکي را بر ديگري مقدم کرد!

    فکر ميکنم مشکلي که هم اکنون با آن مواجه هستيم اين است که ميزان اهميت مصاديق اخلاقي و مصاديق علمي براي ما روشن نيست که بتوانيم آنها را مقايسه کنيم تا آني که برتر است را انتخاب نماييم! پس طبيعي است که افراد مختلف در اين زمينه، انتخاب هاي کاملا مختلفي داشته باشند، بر اين اساس که هر کس با معيار هاي مختلفي مسائل اخلاقي و علمي را سبک سنگين ميکند!
    طبيعي است اگر انساني به اين نتيجه برسد که کشتن دختران زيبا براي رسيدن به عطر، کاري صحيح است.

    فکر ميکنم تنها تعيين کننده ي صحت و عدم صحت عقيده ي اين شخص، ميانگين آراء تمامي افراد جامعه باشد!!!